loading...
خاطرات خشمل مادوتا
فاطمه خشمله و نگين ناناسه بازدید : 16 سه شنبه 28 آذر 1391 نظرات (0)

امروز من و نگين و چهار پنج تا ديگه از دوستامون كيف

خل و چل بازي مون گل كرد . يه بازي اختراع كرديم كه

هركي زود تر توپ رو بگيره برنده هستش . اونم توپ پينگ

پنگ .

حالا خودتون تصور كنيد چندتا از ارشد هاي مدرسه تو راه رو

دنبال  يه توپ فسقلي ميدويدن از شانسمون امروز همون زنگ

برای معلما جلسه گذاشتن و خلاصه زنگ تفریح طولانی ترشد

همه ی بچه ها خرذوق شده بودن وبا خوشحالی دنبال

توپ می دویدند که یکهو مبصر بد اخلاقمون اومد و همه رو برد

داخل کلاس هرچی بچه ها بهش میگفتن هنوز زنگ نخورده

مگه به گوشش میرفت؟؟؟مجبور شدیم

تو اون لحظه های رویایی بشینیم اجتماعی بخونیم حالا چرا؟؟؟

بخاطر اینکه همچین مبصری نصیب ماشده

شانسو میبینی توروخدا؟؟؟تعجبسبز

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظرشما این وبلاگ چجوریه؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 18
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 16
  • بازدید ماه : 83
  • بازدید سال : 248
  • بازدید کلی : 751
  • کدهای اختصاصی
    دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

    دریافت کد پیغام خوش آمدگویی


    قالب وبلاگ


    قالب وبلاگ


    قالب وبلاگ


    قالب وبلاگ


    قالب وبلاگ


    قالب وبلاگ


    قالب وبلاگ

    دریافت کد خداحافظی

    دریافت کد خداحافظی

    دریافت همین آهنگ

    قالب وبلاگ

    کد های بارشی میس سآنتــے مآنتآل

    Digital Clock - Status Bar